جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

واژه کودک

4
0

اصل مطلب

از دیدگاه حقوقی کودک یا صغیر به کسی گفته می شود که از نظر سن به نمو جسمی و روانی لازم برای زندگی نرسیده باشد. چون حیات واقعی کودک با تولد آغاز می شود، لذا دوران کودکی هم با تولد شروع می شود.

واژه کودک به چه معناست؟

کودک یا بچه به انسان خردسال (دختر و پسر) گفته می‌شود. برابر دیگر کودک در زبان فارسی واژه بچه می‌باشد.
واژه کودک از ریشه واژه پهلوی کوک (kuk) به معنای کوتاه می‌باشد و با واژه‌های کوتاه و کوچک هم خانواده می‌باشد. این واژه به بزرگ نشدن و سادگی و پاکی نیز اشاره دارد.

کودک به چه سنی می گویند

فرزند :
فرزند، عبارتی‌ست برای منسوب نمودن بچه به پدر و مادر.

کودکی به محدودهٔ سنی‌ای گفته می‌شود که از تولّد تا دوران بلوغ را دربرمی‌گیرد. در روانشناسی رشد کودکی را از منظر سیر رشد یافتگی به چهار مرحله تقسیم می‌کنند:

  • نوپایی (یادگیری راه رفتن)
  • دوران کودکی آغازین (سن بازی)
  • دوران کودکی میانه (سن مدرسه)
  • نوجوانی (گذار از سن بلوغ و بالغ شدن)

واژه کودک در حقوق بین‌الملل

در کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد ، کودک به هر انسانی که زیر هجده سال تمام باشد گفته می‌شود؛ مگر این که مطابق قانون حاکم بر آن شخص، سن کمتری برای رشد او مقرر شده باشد.

واژه کودک در حقوق ایران

به مانند بیشتر نظام‌های حقوقی، دوره کودکی به دو دوره بخش می‌شود:

  • دوره عدم تمیز
  • دوره تمیز

در حقوق ایران، تعریف قانونی و مشخصی از دوره تمیز نشده‌است. به بچه ای که در دوره تمیز باشد، بچه ممیز گفته می‌شود و آن عبارت از کودکی است که گرچه سن و سال کمی دارد، ولی شعورش به امور روزمره می‌کشد و سرش در خرید و فروش‌های عادی کلاه نمی‌رود و هنجارهای روزمره مردم را تا حد متعارف می‌داند. کودک غیر ممیز نیز کسی است که پا به دوره تمیز نگذاشته باشد. پس دوره عدم تمیز، به دوره زندگانی کودک، پیش از دوره تمیز، گفته می‌شود.

تعریف دوره کودکی

یکی از موضوعات مهم و جالب توجه، در بررسی مسایل بچه ها است، دلیل این امر هم آن است که نهاد ها و قوانین مختلف، تعاریف گوناگونی از دوره کودکی ارایه داده اند، که ارایه تعاریف و ملاک های گوناگون نه تنها در ایران و کشورهای کمتر توسعه یافته بلکه در کشور های پیشرفته هم امر برنامه ریزی برای این قشر را با با مشکل اساسی روبرو کرده است.

کودک|واژه کودک در حقوق ایران|تعریف دوره کودکی|واژه کودک در لغت نامه دهخدا| واژه کودک در فرهنگ معین

از دیدگاه حقوقی کودک یا صغیر به کسی گفته می شود که از نظر سن به نمو جسمی و روانی لازم برای زندگی نرسیده باشد. چون حیات واقعی کودک با تولد آغاز می شود، لذا دوران کودکی هم با تولد شروع می شود.

در برخی از کشورها برای دوره تمیز، سنی معین شده و اگر کودک به آن سن رسیده باشد، ممیز محسوب می‌گردد. برای نمونه قانون مدنی آلمان، سن هفت سال تمام را پایان دوره عدم تمیز کودک می‌داند و از آن به بعد، کودک، ممیز محسوب می‌شود. در این قانون، یکی از گروه کسانی که اهلیت استیفا به دست خودشان را ندارند، کودکانی نام برده شده‌اند که هنوز هفت سالشان تمام نشده‌است.

واژه کودک

تعریف کودک از لحاظ روانشناسی

متفاوت ترین تعریف کودک از لحاظ روانشناسی وجود دارد. کودک از لحاظ روانشناسی یعنی فردی که هنوز هوش هیجانی کافی برای زندگی را به دست نیاورده است به زبان ساده تر شما در دوران کودکی سعی می کنید که یک سری مهارت های رفتاری ،اخلاقی و اجتماعی را کسب کنید که هوش و تفکر شما را برای آینده شکل می دهد . هر چقدر این مهارت ها بیشتر و سریعتر یادگیری شوند شخص مورد نظر زودتر از دوران کودکی خارج می شود.

برای مثال ممکن است یک انسان ۱۰ ساله ممکن است با یادگیری این فاکتورهای هوش هیجانی از دوران کودکی خارج شود. یادگیری این مهارت ها است که فاکتور اصلی تفکیک خیلی از انسان ها در سنین بالاتر می شود برای مثال در جوامعی که امکانات آموزشی و فرهنگی بسیار خوبی دارند و از طرفی کودکان از رفاه خوبی برخوردار هستند.

بچه ای در سن پایینتری رنگ خود را عوض می کند اما در کشورهایی که از نظر رفاه در وضعیت بدی قرار دارند طبیعی است که حتی ممکن است انسانی با سن بالای ۳۰ سال همچنان به رشد مناسب هوش هیجانی دست پیدا نکرده باشد و همچنان بچه محسوب شود. در واقع رشد جهانبینی ، بینش و فکر است که انسان را از لحاظ روانشناسی از کودکی خارج می کند.

کمی تأمل

خب حالا که با معنی و مفهوم کودک آشنا شدید باید خدمت والدین عزیز عرض کنم که به دنیا آوردن فرزند یا بچه به صرف اینکه از تنهایی خارج شوید، ظلم به کودک است، شما قبل از بچه دار شدن باید بفکر آموزش و تحصیل( نرم افزار کمک درسی و اموزشی)، پوشاک (لباس بچگانه)، لوازم بهداشتی و فراهم نمودن حداقل امکانات سرگرمی ( اسباب بازی ) و ورزشی باشید.

سری به فروشگاه کودک الکترونیک بزنید

هوش هیجانی

هوش هیجانی عبارتند از شناخت و درک کنترل افکار و احساسات و ارتباط دادن مناسب آن‌ها به دیگران طوری‌که با دیگران همدلی نموده و این توانایی را به افراد بدهد که با دیگران تعامل کنند. برنامه هوش هیجانی بایست از خردسالی در طول سال‌های مدرسه در خانه و در اجتماع آغاز می‌شود. زمانی که این دسته از برنامه‌های آموزشی به بچه ها ارائه می‌شود عملکرد تحصیلی آن‌ها رشد می‌کند.

هنگامی که کودکان فاقد قابلیت کنترل آشفتگی‌های خود باشند به خوبی نتوانند تمرکز کنند یابشنوند دربرابر تکانش‌های خود مقاومت نشان ندهند و در برابر فعالیت‌های مربوط به یادگیری احساس مسئولیت نکنند از منابعی که یاری گر پیشرفت تحصیلی آنهاست محروم خواهند شد. برنامه‌های مبتنی برهوش هیجانی به کودک کمک می‌کند تا نقش‌هایشان را در زندگی بهتر انجام دهند شنونده فعالی باشند ودرهای همدلی را گشوده

کودک|واژه کودک در حقوق ایران|تعریف دوره کودکی|واژه کودک در لغت نامه دهخدا| واژه کودک در فرهنگ معین

مهارت‌هایی که کودکان برای هوش هیجانی نیاز دارند:

  • —آگاهی نسبت به احساسات خویش
  • —بازشناسی احساسات دیگران
  • —ابراز مستقیم احساسات با به‌کارگیری دایره لغاتی از کلمات احساسی
  • —برقراری تعادل میان افکار و شناسایی نحوه تأثیر هریک بر دیگری
  • —حساس بودن در برابر افکار دیگران
  • —آگاهی نسبت به این مسائل که همیشه احساسات درست ابراز نمی‌شوند
  • —بینش نسبت به زاویه دید ونگاه دیگران (چرا او این کار را کرد)
  • —انعطاف: قدرت دیدن نقطه نظرات متفاوت دیگران
  • —توانایی ایجاد راه حل‌های بیشتر
  • —خودآگاهی نسبت به روابط
  • —خودگویی‌های مثبت و سازنده
  • —شجاعت برای پذیرش خطر عاشق خود ودیگران بودن
  • —یک انتخاب برای شادبودن و از زندگی لذت بردن
  • —هدفمندی برای دست یابی به سرنوشت خویش برای تفکر سازنده
که کودکان برای هوش هیجانی نیاز دارند

اصول هوش هیجانی

توانمندی‌های هوش ثابت هستند اما هوش هیجانی می‌تواند فراگرفته شود یا بهبود یابد. زمانی که بچه ها از نظر هوش هیجانی هوشمند شوند، قادر خواهند بود به استعدادهای خود دست یابند دلیل این امر آن است که عملکرد بالای مغز به وسیلهٔ تنش محدود شده بدین سان بچه قادر نخواهد بود که تمرکز کرده و به تفکر بپردازد.

کودکانی که یادمی‌گیرند به‌طور مثبت فکر کنند قادر خواهند بود که بر هیجانات سخت خود چیره شوند. یادگیری و حافظه تحت تأثیر هیجان‌های شدید قرار می‌گیرند و هیجان می‌تواند تأمین‌کنندهٔ سوخت برای یادگیری قلمداد شود.

کنترل کردن و ابراز کردن مناسب احساسات به کاهش مشکلات رفتاری منتهی می‌شود و نهایتاً به پذیرش بیشتر دیگران. کودکانی که هیجان منفی خودشان را به شکل غیرقابل کنترل مثل به هم کوبیدن در و ناسزا ابراز می‌کنند واکنش منفی دیگران را علیه خود برمی‌انگیزد.

این بازخوردهای منفی دیگران باعث می‌شود از ارزشمندی کودکان کاسته شود، کودکان می‌خواهند که احساس مهم بودن کنند حمایت شوند و مورد احترام باشند. صدایشان شنیده شود با مشکلات بجنگند و دوست داشته شوند.

هنگامی که آنان این احساسات را در خانه و مدرسه تجربه نکنند ممکن است به سمت گروه مخرب رفته تا نیازهای خود را تأمین کنند. مشکلات رفتاری ممکن است نتیجه هوش هیجانی پایین باشد. خشونت نیز ممکن است زاییده احساساتی چون ضعف ناکامی در حاشیه بودن باشد.

📌 راهبردهای هدایت هیجانی

از انتقاد یا عبارت تحقیرآمیز علیه کودک بپرهیزید. از تشویق و تحسین استفاده شود؛ می‌توان برخی از دستورها را نادیده گرفت. تمامی احساسات قابل پذیرش است، نه تمامی رفتارها با دادن انتخاب و احترام به آرزوها کودک را توانمند سازید. خود را بخشی از رویاهای کودک نمایید با او صادق و صبور باشید.

به آنان آگاهی دهید که رفتارشان تحت تأثیر احساساتشان است. از کلمهٔ احساس بسیار استفاده کنید. به (نظرم تو احساس خشم می‌کنی) از فرزندان‌تان بخواهید در مورد احساساتش در طی روز باشما صحبت کند.

‘جنگ در خانواده’ پدر و مادر باید احساسات منفی خود را شناسایی کنند. بچه ها می‌توانند راهی را که والدینشان با تعارضات مقابله می‌نمایند، یاد بگیرند. هرگز نباید کودکان به عنوان اسلحه در تعارضات استفاده کرد.

یک درگیری خانوادگی اغلب بدتر از تعارض در خانواده است. این حالت منتهی به فاصله گرفتن اعضای خانواده از همدیگر شود. حتی انواع واکنش‌های جسمانی چون سردرد و … بروز می‌کند.

مراحل تحول شناخت کودک

از دیدگاه پیاژه:

دورهٔ حسی‌حرکتی (تولد تا 2 سالگی)

در این مرحله تماس بچه با دنیای خارج به صورت عملی است و تنها بازتاب‌های فطری را ابراز می‌کند. در این دوره فعالیت‌های بچه به اعمال حسی و حرکتی محدود می‌شوند و رفتار کلامی از آن‌ها دیده نمی‌شود. کودک در روزهای نخست بازتاب‌های مکیدن، چنگ زدن و لمس کردن را به منظور رویارویی با دنیای بلاواسطه خود از طریق جذب و انطباق، سازمان می‌دهد.

در این دوره میان حس کردن جهان و عمل کردن روی جهان واسطه‌ای وجود ندارد. به نقل از وبگاه کودک شید به تعبیر فلاول flavell) ۱۹۷۷) شناخت بچه در این دوره ناهشیار و غیرنمادی است که می‌توان آن را هوش عملی نام نهاد و می‌توان آن را به برخی رفتارهای غیرنمادی و خالی از تفکر بزرگسالان مانند مسواک زدن، رانندگی کردن تشبیه کرد.

مرحلهٔ پیش عملیاتی (۲–۷ سالگی)

در این مرحله تفکر بچه بیشترین تفاوت را با تفکر بزرگسال دارد. در این زمان بچه به‌طور کامل خودمیان بین است و همهٔ اشیا را از دیدگاه خود می‌بیند. علت نامگذاری این دوره به پیش عملیاتی آن است که بچه ها در این مرحله هنوز قادر به تفکر عملیاتی با منطقی نیستند (عملیات به معنی عمل ذهنی).

در این مرحله قادر به عملیات (اعمال ذهنی که از قواعد منطقی پیروی می کند) نیستند و تفکر آن‌ها انعطاف ناپذیر و تک‌جنبه‌ای است و تحت تأثیر چیزی که در لحظه نمایان می‌شود.

مرحلهٔ عملیات عینی (۷–۱۱ سالگی)

کودک قادر می‌شود عملیات ذهنی انجام دهد. در این مرحله یاد می‌گیرد که کمیت‌ها علی‌رغم تغییر در ظاهر فیزیکی ثابت هستند و اشیا را می‌تواند برحسب ابعاد وزن و … ردیف کند. مشخصهٔ اول تفکر عملیاتی بازگشت‌پذیری است؛ او می‌تواند اشیا را برحسب صفات آن‌ها طبقه‌بندی کند و همچنین قادر به تثبیت نگهداری ذهنی است.

دورهٔ عملیات صوری «قیاسی» (۱۲–۱۵ سالگی)

دورهٔ استقرار هوش انتزاعی است. تفکر بیشتر منطقی و نظامدار است. این حد آخرین حد تکمیل ساخت‌های ذهنی است و از این پس هیچ نوع ساخت ذهنی نو در فرد بنا نمی‌شود.


سوالات متداول

Frequently asked questions

دیدگاه خود را بنویسید

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

نویسنده

Picture of محمد حمزه لو

محمد حمزه لو

امتیاز و اشتراک گذاری

به این مطلب امتیاز دهید

4
0
این مطلب را به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

رویدادهای آینده
شاغل هستی؟؟

شاغل هستی؟؟

وقت نداری حضوری دنبال مهدکودک بگردی؟؟

همکاران متخصص
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x